سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرجی دیگر

بچه که بودیم ، نزدیک عید غدیر که میشد، دلمونو صابون میزدیم برای مهمونی خونه مادربزرگ، تعطیلی مدرسه ، جمع بچه ها وبازی ها و اسکناسای نویی که مادربزرگ از لای قرآن بر می داشت و بهمون عیدی می داد. اسکناسایی که از اسکناسای عید نوروزم قشنگ تر بود، مادربزرگ می گفت برکت داره ، بذارین توی کیفتون ، پولتون زیاد میشه ... راست میگفت مادربزرگ ، خیلی برکت داشت... برای همه مون ... راست میگفت

اون وقتا حسرت میخوردیم  چرا ما سید نیستیم ، وقتی هم کلاسی سیدمون عیدی می داد ، خیلی دلمون میخواست ما هم سید بودیم، همیشه یه سوال تو ذهنمون بود که مادربزرگ و یا اون هم کلاسی مون چه جوری سید هستن و چرا ما نیستیم؟ بزرگترا میگفتن سید از نسل پیامبره ، از نسل حضرت زهرا(س) ... ولی مگه همه شیعه ها از نسل علی(ع) و زهرا (س) نبودن ؟!

این سوالا و این حسرت هرسال دم عید غدیر داغ دلمونو تازه میکرد، تا عیدی میگرفتیم و همه چی یادمون می رفت ، تا سال بعد...

غدیر ، سید ، عیدی و جشن و شادی ش مثه نوروز شده بود رسم و رسوممون... غدیر جشن قشنگی بود برامون ، نمی دونستیم غدیرچی شده بود که این قدر جشن بود و شادی ،اون وقتا بچه بودیم ...

با خاطره های قشنگ غدیربزرگ شدیم  ...

اون روز سر کلاس اندیشه 2، استاد در مورد قرآنی که حضرت علی (ع) مکتوب کرده ، صحبت میکرد. میگفت یه نسخه ش توی موزه آستان قدس موجوده ، میگفت ترتیب سوره ها توی اون قرآن با این ترتیبی که ما داریم و از زمان عثمان به جا مونده متفاوته، این بار هم برای اتحاد و یکی بودن ترتیب سوره ها ، ما هم همون رو رعایت میکنیم . اصل، متن قرآنه که این همه سال تغییر و تحریفی نداشته . بحث کشیده شد به حروف مقطعه، استاد گفت رموز حروف مقطعه رو کسی کامل نمیدونه و زمان ظهور ایشالله این اسرار فاش میشه ، این تفسیرایی هم که الان درباره بعضی حروف مقطعه هست ، صد در صد و  قطعی نیست، به جز یه مورد که از ترکیب حروف مقطعه به دست آوردن که تنها ترکیب با معنی از این حروفه ، استاد پرسید حدس میزنید چه عبارتی باشه ؟ کلاس ساکت شد ، هیچ کس نمیدونست ، برای همه مون جالب بود بدونیم...

" صراط علی حق نمسکه ..."

استاد ادامه داد خیلی ها سعی کردن یه عبارت دیگه هم پیدا کنن ولی تا حالا که موفق نبودن ، به هر حال هضمش سخته .... این حروف مقطعه که این همه اسرار داره ، یه چشمه ش معلوم شده و اونم دراثبات علی (ع) و حق بودن راهش ، به هر حال هضمش سخته که کتاب آسمونیمون ، به ما، شیعه و سنی ، میگه که راه علی (ع) راه حقه ...

همه ش از استاد می پرسیدیم هیچ عبارت و جمله دیگه ای نمی شه درست کرد؟! استاد خیلی راحت گفت برید امتحان کنید ، شاید شما بتونید! بازی با حروف مقطعه س ...

ظهر شده بود،صدای اذان از مسجد دانشگاه بلند شد... " اشهد ان علی ولی الله..."

 یادم افتاد ، توهمین کلاسا شنیده بودیم پیامبر توی معراج ،علی(ع) رو دید ، ولی جبرئیل گفت اون فقط یه فرشته س شبیه علی(ع)، از بس فرشته ها و آسمونی ها شیفته علی (ع) هستن ، طاقت دوری اون و بودنش روی زمین رو ندارن ...

آره ... یادم افتاد یه بار استاد میگفت خدا با صدای علی (ع) با موسی ، پیامبرش ، سخن گفت و علی (ع) در شرایط سخت و مصائب، همراه همه پیامبرا بوده ... اصلا علی(ع) به تاریخ ما چه سالی متولد شد ؟چه سالی به شهادت رسید؟ علی(ع) شاید از اول بود ...

یادم اومد توی همین قرآن، چندین آیه هست که فقط برای علی (ع) و در شان او و خانواده ش نازل شده... درحالیکه اولیایی که توی قرآن یاد شدن، انگشت شمار هستن...

یادم افتاد توی فیلم امام علی(ع) ، مالک اشتر می گفت علی (ع) قرآن ناطقه ، نه اون قرآن روی نیزه ...

یادم افتاد چه قدر دانشمندا و متفکرای خارجی که بعد از خوندن نهج البلاغه شگفت زده شدن و علی(ع) رو ستایش کردن ، درحالیکه مسلمون هم نبودن، جرق جرداق نمونه ش..

راستی تا حالا از وقتی نهج البلاغه رو خریدم، چند باررفتم سراغش و خوندمش ؟؟!

با همه اینا علی (ع)، امام اول و مولود کعبه، یار هارون مانند پیامبر ، کسیکه خداولایت اونو ، معادل کامل کردن دین پیامبرش ...(فان لم تفعل فما بلغت رسالته..) ، مولایی که غدیر رو برای امامتش شادی میکنیم، به اندازه همه عظمتش غریبه... وقتی جز چاه کسی ظرفیت درددل هاشو نداره ، وقتی صدسال بعد از شهادتش، در زمان فرزندش صادق(ع)، قبر مخفی ش مشخص میشه

وقتی خلیفه مومنانه و  شبانه غسل و کفن و مخفیانه دفن میشه ... وقتی بیست و پنج سال استخوان در گلو ، از اسلام دفاع میکنه...

با همه اینا غدیر روجشن میگیریم ، چون منتظریم یه روز فرزند علی(ع) بیاد و طعم خلافت و عدالت علوی رو به جهان گرسنه بچشونه ... تا اون روزبیاد ، غدیر رو هر سال جشن میگیریم.                                   علی (ع): "انسان به میزانی که تنهاتر است ، انسان تر است "

                                   علی (ع) تنها بود ، چون در ظرف تاریخش نگنجید ، ولی با تاریخ عهد میبندیم که این بار فرزندش را تنها نگذاریم...

                                      عیدتان مبارک                 بعدا نوشت : 

از دوست عزیزم آرزو معذرت میخوام که قرار بود درباره جشنواره فیلم مستند سینما حقیقت ، اختتامیه با شکوه اون و ماجرای جالب میهمان های خارجی که جوایز زیادی هم از ایران به یادگاری بردند! بنویسم و فرصت نشد(به همه بچه های مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دست مریضاد میگم )

دوم اینکه میخواستم دوستان عزیزم رو در شادی خودم شریک کنم شب عیدی!کسب رتبه اول  به طور همزمان در رشته های سرمقاله ، مصاحبه  و گزارش، مقاله فرهنگی و نشریه برتر / مدیرمسئول برتر را در جشنواره نشریات دانشگاه ،توسط خودم به خودم و شما تبریک میگم... با تشکر


نوشته شده در سه شنبه 89/9/2ساعت 11:33 صبح توسط پرنده نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin