دوشنبه اربعین حسینی... میهمانش بودیم با همه هیئات مذهبی دانشجویی کل کشور. یک بار خودش گفته بود پدربزرگ ماست انگار و آنروز برایمان دعا کرد پدر بزرگ مهربانمان. اولین بار بود که اربعین با فرزندانش صحبت می کرد، بعد از نماز رو کرد به جمعیت و گفت از شور شما من هم فیض بردم...این کشور مال شماست شما صاحبش هستید... و بار سنگین امانتی را که بر دوشمان هست به یادمان آورد، دعا کرد شانه هایمان تحمل این بار را داشته باشد. با خودم می گویم برای رساندن این بار به مقصد و این هجمه مشکلات و شرایطی که همه می دانیم سخت است... ایثارگری را فرای شعارها چطور از یادمان نبریم؟ سخت ترین کارهای دنیا زیر پا گذاشتن خودخواهی است!!! بیشتر نوشت: اول : عطر ماه ربیع که در روزها بپیچد شکوه زیبایی دارد ولی ... هنوز دلم نمی آید لباس رنگی ها را از کمد دربیاورم. نه اینکه عاشق مشکی باشم نه! حرفِ آن است که چون باطنم هنوز رشد نکرده با ظاهر ِ عزادار حس می کردم در آغوشش هستم و حالا... دیم : حسین( علیه السلام) برای تک تک روزهایمان است ما باید لیاقت ش را داشته باشیم
Design By : Pars Skin |