سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرجی دیگر

 

 _ استعداد امثال حسن باقری چطور تحت شرایط سخت جنگ آن‌قدر شکوفا می‌شود که در یک فاصله زمانی کوتاه می‌تواند بر خیلی از مهارت‌های لازم تسلط پیدا کند و امروزه علیرغم آماده بودن خیلی از شرایط برای ما، بعضا این اتفاق کمتر می‌افتد؟

حسن باقری قبل از شروع جنگ شروع با زبان عربی آشنایی نداشته، ولی در عرض شش ماه بر زبان عربی مسلط می‌شود. اگر ما امروز بخواهیم در این مدت زمان بر یک زبان مسلط شویم، چگونه ممکن می‌شود؟  به عنوان مثال تسلط بر زبان انگلیسی برای شرایط جنگ نرم وشبیخون فرهنگی ضرورت داشته، اما برای این ضرورت چه میزان تلاش می‌کنیم و چه‌قدر اراده داریم؟ جنگیدن با یک دشمن ابزار خاص خود را می‌طلبد. حسن باقری متوجه شد در شرایط جنگ با عراق، یکی از ابزار جنگ، تسلط بر زبان عربی است و با درک صحیح از شرایط و تکلیفی که امام(ره) بر عهده‌شان گذاشته بود، این موضوع را با اراده جدی دنبال کرد و ابزارهای لازم برای آن را نیز با تشخیص درست، مهیا کرد.

امروز افسر جوان واقعی جنگ نرم نیز باید بتواند بر اساس تکلیف رهبرش، به درک درست از شرایط برسد و ابزارهای لازم در این مسیر را هم شناسایی کند و با اراده مضاعف برای به دست آوردن آن‌ها تلاش کند.


_ در زندگی حسن باقری اراده خداوند در کجای پازل تلاش و درک صحیح از شرایط  قرار می‌گیرد؟

اگر کسی برای یاری دین خدا اراده کند و  وارد میدان شود، خداوند قطعا کمک می‌کند و این وعده الهی است. به نظرم برکت الهی در کارها از یک قاعده ریاضی پیروی می‌‎کند. می‌دانیم که یک در هر عدد ضرب شود، همان عدد می‌شود. یک همان گام ماست برای شروع کارها، که وقتی در اراده خداوند ضرب می‌شود، آنجاست که مفهوم برکت تبلور پیدا می‌کند. پس اگر کسی برای یاری دین خدا خالصانه اراده کند، زحمت بکشد، تلاش، تحمل و شب زنده داری کند، خداوند اراده می‌کند به آن کار برکت دهد، همانطور که حسن باقری شش ماه زمان برای یاد گرفتن زبان عربی صرف کرد، اما خدا اراده کرد به آن زمانِ کوتاه برکت دهد.

حضرت امیر(ع) می‌فرمایند:" هر وقت خواستی کاری بکنی شتاب و عجله نکن، نیت کن، وضو بگیر، آستین ها را بالا بزن و ببین که خداوند قبل از تو برای این کار مهیاست." در روایات آمده خداوند می‌فرماید هرکسی برای منباهمه بندگیش بندگی کند، من با همه خدایی برایش خدایی می‌کنم. همچنین در آیه قرآن اشاره می‌شود که

" ... و ما رمیت اذا رمیت، ولکن الله رمی..."

در صوت‌های مربوط به حسن باقری که جمع‌آوری شده، می‌شنویم که او شب قبل از عملیات والفجر که یکسال برایش تلاش کرده و زیر و بم استراتژیک عملیات را درآورده  و همه طراحی‌ها و موقعیت‌ها مشخص است، می‌گوید: "خدایا ما هر چه توانستیم انجام دادیم، ادامه کار با تو " بعد مداحی می‌کند و توکل و توسل. در صورتیکه ما وقتی برای کاری تلاش کنیم، دیگر برای اراده خدا اثری قائل نیستیم و توکل را فراموش می‌کنیم، نتیجه مثبت کار را نیز از خودمان می‌دانیم و نه خداوند. برعکس برای کاری که تلاش نکرده‌ایم، به خدا و بزرگان درگاهش متوسل می‌شویم! این مصداق به ویژه برای دانشجویان و ایام امتحانات بسیار ملموس است!

 سراسر دفاع مقدس رابطه تلاش و توکل بوده است. تمامی شهدا و نیز حسن باقری مصداق شاخص ارتباط این دو با هم هستند. شما در این دو سال و نیم حضور حسن در جنگ، لحظه ای را پیدا نمی‌کنید که این رابطه وجود نداشته یا کمرنگ شده باشد، اتفاقا هر جا تلاش بیشتر می‌شود، توکل هم بیشتر است.

_ اسناد بسیاری از فعالیت‌های شهید باقری به جا مانده که حاکی از حجم سنگین این فعالیت‌هاست، یک جوان بیست و چند ساله چطور در انجام این مسئولیت‌ها موفق بوده است؟

بله، درست است. از حسن باقری 2000 صفحه سند به جا مانده است. گاهی می‌پرسند پس چه زمانی فرصت جنگیدن پیدا می‌کرده است. یکی از فرماندهان و همرزمان حسن باقری می‌گفت آخرین چراغی که در گلف خاموش می‌شد، چراغ اتاق حسن باقری بود.

اگر یکی از گزارشات حسن باقری را به دقت بررسی و مسافت‌هایی را که برای جلسات مختلف طی کرده و در گزارش آمده را با هم جمع کنید، بسیار تعجب می‌کنید. چون از نظر عقلی و با امکانات و ماشین‌های امروزی هم طی این مسافت‌ها مشکل است. اما اینجا هم هیچ پیچیدگی خاصی وجود ندارد، اخلاص عمل، تاثیر کار را چند برابر می‌کند. خداوند در قرآن می‌فرماید به هرکه بخواهد عزت می‌دهد و هر که را بخواهد ذلیل می‌کند...

البته نباید فراموش شود که نقش اخلاص و در نظر گرفتن رضای خداوند، آن‌قدر اهمیت دارد که چنانچه در طی مسیری تلاش بسیار صورت بگیرد اما مسیر، حق نباشد و به بیراهه رود، قانون الهی برعکس می‌شود و تاثیر عمل کمتر از آن چیزی خواهد شد که انتظار می‌رفته، که مصداق این مورد هم زیاد دیده شده و در زندگی، همه ما با آن مواجه شده‌ایم.

_ مهم ترین شاخص اخلاقی حسن باقری در برخورد با نیروهایش چه بوده است؟

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد حسن باقری در برخورد با نیروهایش، تواضع و اخلاصش بوده، حسن کار را برای رضای خدا انجام می‌داده و نه به نفع خودش. خیلی از اسناد حسن باقری که الان جمع‌آوری شده،با خط  او و  ادبیات خودش، ولی زیرش نام و  امضای شخص دیگری است و توسط کسی غیر از خودش ارائه شده است! چون برای پرورش و رشد نیروهایش، گاهی خودش گزارش می‌نوشته، ولی به اسم آنها می‌زده. می‌بینید که حسن هیچ چیز را برای خودش نمیخواسته. علاوه بر آن حسن باقری در زمینه کادرسازی و تربیت نیرو، بسیار موفق عمل کرده و تکنیک‌های کادرسازی و تربیت نیروی او در مجموعه‌های نظامی، هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد.جالب است بدانید شهید زین‌الدین که از فرماندهان عزیز ماست، از کشف‌های حسن باقری بوده!

 _ حسن باقری نخبه بوده یا یک انسان با توانایی‌های معمولی؟

روزی از نیوتون می‌پرسند رمز موفقیت تو چیست؟ می‌گوید1% نبوغ 99%تلاش. این سوال رایج است که حسن باقری بالاخره یک نخبه بود یا یک انسان معمولی؛ اگر بگوییم صرفا به دلیل نخبگی، به این موقعیت رسیده است، برداشت اشتباهی است. از منظر نگاه ابزاری، فضاهایی که حسن باقری قبل از جنگ تجربه کرده، در زمان جنگ خیلی برایش موثر واقع می‌شود و به او کمک می‌کند. به عنوان مثال اینکه حسن باقری در زمان دانشجویی خود گزارش تهیه می‌کرده و این گزارش تهیه کردن در ارائه مناسب گزارش عملیات‌ها موثر بوده است. اما باید دقت کرد که هر کدام از ما در هر جایگاهی که باشیم، درحال تربیت شدن هستیم. همانطور که اراده خدا بر این بود که سابقه گزارش‌‌نویسی حسن در گذشته، بعدها در مسیر تکلیفش موثر واقع شود.

_ علت تمایزهایی که بین شاخص‌های فردی حسن باقری با سایر  فرماندهان و بزرگان جنگ شکل می‌گیرد، چیست؟

فرماندهان ما مانند گل‌های یک باغ هستند که هر کدام عطر خودش را دارد. پس تفاوتشان مثل تفاوت گل هاست با یکدیگر، در عین حال که حضور هیچ گلی ناقض گل های دیگر نیست. برای مثال شهید همت نماد معنویت و احساس، شهید زین‌الدین نماد اطاعت پذیری و شهید باقری نماد فرماندهی است.بنابراین اینکه هر شهیدی به یک ویژگی معروف  و آن شاخص درباره او شناخته شده‌تر می‌شود، به ویژگی‌های شخصی افراد برمی‌گردد که خداوند هر فردی را منحصر به فرد آفریده است. ضمن آنکه هوشمندانه‌تر است، اگر بگوییم خداوند با قرار دادن نمونه‌های متفاوت از انسان‌هایی که هر کدام در مسیر خود، به بهترین شکل زندگی کرده‌ و عزتمند شده‌اند، خواسته تا حجت را بر ما تمام کند!

پی نوشت : تاخیر زیادی پیش آمد تا مصاحبه را آپ کنم. مربوط به اواسط بهمن ماه و سالگرد این شهید بزرگ بود اما حالا چون در نشریه مون صغحه کم داریم و قرار است بچه ها اینجا ادامه مصاحبه را بخوانند  لذا در خدمتیم


نوشته شده در جمعه 92/12/23ساعت 12:41 صبح توسط پرنده نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin