سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرجی دیگر

سرزمین شام ....سرزمین محنت و غم..غربت..دلتنگی..گویی بغضی سنگین آسمانش را

گرفته بود!رد پای بزرگان در گوشه گوشه اش ...جدمان هابیل...فرزندش زکریای نبی و یحیی بن زکریا(که سرش را از تنش جدا کردند..)رد پای خضر نبی...

آنگاه می رسیدی به ال الله ... زینب صبور و رقیه کوچک..راس الحسین...

 راس الشهدا...سر مبارک ابالفضل العباس..علی اکبر ...حبیب بن مظاهر....سکینه خواهر رقیه...و سکینه خواهر تنی زینب(س)(فرزند علی(ع) و فاطمه(س))...اسماء...فضه...بلال حبشی...

همراه! ...همدل با سوختگان! باور کن که در این کوتاه مجال بیش از این نیست.

دلم می خواهد با افقی وسیعتر از این کار کنم... 

و فریاد بزنم که انجا بوی زجر می داد و صبر زینب... 


نوشته شده در سه شنبه 86/12/14ساعت 9:11 صبح توسط پرنده نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin