سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرجی دیگر

                                     به نامش که عشق را آفرید....

پدر... عشق .... و پسر

 

چند روزی بود که فکر میکردم ....دلم می خواست توی روزی که متعلق به منه .... به من ...به تو...

به جوون... حتما آپ کنم. دلم می خواست خیلی جدید و عالی باشه... محشر... خیلی فکر کردم ... یه دفه این نام به زبونم اومد : پدر عشق پسر.... یادم افتاد از بابت تولد اکبر ترین جوون دنیا این روزو گذاشتن به نام من ... به نام تو ... علی اکبر (ع )... چه نام قشنگی ... که هروقت مولا حسین(ع) دلش هوای بابا رو کرد ...به علی خودش نگاه کنه ... نگاه که  نه! صداش کنه... که نگاهش می شد خاطره پیامبر... پدربزرگ مهربونش..

"لیلا ! از گریه شبانه تو به یاد گریه های شبانه حسین افتادم در فراق پیامبر. و یاد ولادت آن عزیز _ علی اکبر _ را در دلم زنده کردم .

حسین در مرگ پیامبر شاید از همه بی تاب تر بود. او اگرچه آن زمان کودک بود، اما این جراحت قلبش تا بزرگی التیام نیافت... آن قدر بغض کرد ، آن قدر لب برچید ، آن قدر که آتش به جان فرشتگان زد و اگر کفر نبود می گفتم که خدا هم بی تاب شد .... از این همه بی تابی ...

آن قدر که محمدی کهتر ، پیامبری دیگر ، شبیهی از پیامبر را بعدها در دامان حسین گذاشت تا جگر سوخته اش بدان التیام یابد...

لیلا ! یادت هست وقتی علی اکبر به دنیا آمد ، چند نفر با دیدنش بی اختیار تو را آمنه صدازدند و علی را محمد ؟!

عجیب بود این شباهت! آن قدر که به محض تولدش بوی پیامبر رادر فضای خانه استشمام کردم ....

این کودک پریچهر مو نمی زد با آن محمد ماهرو...

در کوچه و خیابان های مدینه ، وقتی که می گذشت همه انگشت حیرت به دندان میگزیدند و ظهور دوباره پیامبر را به حیرت می نگریستند ..... در کربلا هم همین شد....

فغان از سپاه دشمن برخاست که :" والله این رسول الله است ....والله ...."

  این قطعه بالا رو برای دلمون از کتاب استاد شجاعی(سید مهدی) گذاشتم که از زبونه یه اسبه ... یه اسب که از پنج سالگی پیامبر همراه ایشون بوده .... وبعد تا کربلا و همراه علی اکبر ...

خدایا ! اومدم بگم به روشنی امشب دل حسین (ع) و لیلا ...این  دستای جوون وخالیه منو به دامان جوون منتخبت ... شایسته ترین جوون دنیا برسون.... که استاد سخن چه خوش گفت :

  سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی                                                 عشق محمد بس است و آل محمد

دوست جوونم مبارکت باشه ... یادت نره که این خاندان مهربونو عشقه....

 

روزت مبارک
نوشته شده در سه شنبه 87/5/22ساعت 8:14 عصر توسط پرنده نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin